Studio Startop

به وبلاگ تیم ما خوش آمدید ؛ اخبار روز انیمیشن های جهان رو اینجا با ما دنبال کنید.

Studio Startop

به وبلاگ تیم ما خوش آمدید ؛ اخبار روز انیمیشن های جهان رو اینجا با ما دنبال کنید.

نقد انیمیشن اژدهای پدرم (My Father's Dragon) | دوستی با یک اژدهای بامزه



نقد انیمیشن اژدهای پدرم (My Father's Dragon) | دوستی با یک اژدهای بامزه

انیمیشن My Father's Dragon که جدیدترین اثر سازندگان Wolfwalkers است، به جستجوی دوستی، کمک به دیگران و اهمیت گفتن حقیقت می‌پردازد. همراه زومجی باشید.

استودیو انیمیشن‌سازی ایرلندی کارتون سالون این روزها توانسته به‌لطف ساخت انیمیشن‌های تحسین شده‌ای چون انیمیشن The Secret of Kells، انیمیشن Song of the Sea، انیمیشن The Breadwinner و انیمیشن Wolfwalkers حسابی سر زبان‌ها بیافتد. حالا مدتی می‌شود که انیمیشن My Father's Dragon از شبکه نتفلیکس پخش شده است که این انیمیشن جدیدترین کار استودیو کارتون سالون محسوب می‌شود.

نورا توومی که پیش از این کارگردانی انیمیشن The Secret of Kells و انیمیشن The Breadwinner را بر عهده داشته، وظیفه کارگردانی انیمیشن اژدهای پدرم را بر عهده داشته است. این انیمیشن داستان المر را دنبال می‌کند که پس از نقل مکان با مادرش به شهر در تلاش برای کنار آمدن با شرایط جدید است، اما المر برای یافتن Wild Island و اژدهای جوان در بندی که منتظر نجات داده شدن است، فرار می‌کند. المر در این ماجراجویی با جانوران وحشی، یک جزیره مرموز و یک دوستی مادام العمر مواجه خواهد شد.

المر و اژدهایش در انیمیشن My Father’s Dragon

انیمیشن اژدهای پدرم مانند دیگر کارهای کارتون سالون از همان سبک ۲بعدی فانتزی پیروی می‌کند و کاملا امضای استودیو در سرتاسر انیمیشن دیده می‌شود. انیمیشن اژدهای پدرم دوباره تمرکز خود را روی افراد کم سن و سال گذاشته و حتی قهرمان آن یک پسر بچه است و بدین ترتیب آن‌ها از الگوهای خودشان در این انیمیشن نیز پیروی کرده‌اند. در همان ابتدا می‌توانیم طراحی‌های جذاب انیمیشن My Father's Dragon را مشاهده کنیم و پر بی‌راه نیست که بگویم این انیمیشن، یکی از خوشگل‌ترین انیمیشن‌های سال ۲۰۲۲ است.

با اینکه بعضا شاهد طراحی ساده‌تر شخصیت‌ها حتی در مقایسه با آثار قبلی کارتون سالون هستیم، اما طراحی هنری جذاب انیمیشن باعث جبران آن می‌شود و سازندگان توانسته‌اند به‌خوبی یک شهر غمگین و دلگیر تا جزیره‌ای زیبا اما در حال نابودی را به تصویر بکشند. اما در بخش داستان انیمیشن در عمل قرار نیست کار جدید یا متفاوتی را انجام دهد و حتی داستان قابل پیش‌بینی را دارد. انیمیشن نمی‌خواهد داستان پیچیده‌ای را روایت کند و هدفی هم برای این کار ندارد.

اما آیا این موضوع به کلیت انیمیشن اژدهای پدرم ضربه زده است؟ جواب این سؤال هم می‌تواند مثبت و هم منفی باشد. انیمیشن My Father's Dragon تلاش می‌کند تا به ساده‌ترین شکل به موضوعاتی مثل دوستی و اهمیت آن، راستگویی و صداقت و موارد دیگر مثل از خود گذشتگی و اعتماد به دیگران بپردازد و این کار را تصمیم می‌گیرد به شکلی ساده به تصویر بکشد. همین موضوع باعث می‌شود تا موضوعات و مفاهیم انیمیشن به ساده‌ترین شکل ممکن به تصویر کشیده شود و تماشا آن برای افراد کم سن و سال جذاب‌تر باشد.

المر و بوریس در تلاش برای عبور از رودخانه در انیمیشن My Father's Dragon

انیمیشن My Father's Dragon قرار نیست خیلی داستان را جدی کند یا به شکلی به تصویر بکشد که به دنیای رنگارنگ و زیبایش ضربه بخورد و در طول داستان المر و بوریس، دوست اژدها خود از هر مانع به شکلی عبور می‌کنند تا به هدف و مقصد خود برسند. در طول داستان سازندگان تلاش کرده‌اند تا در این ماجراجویی دوستی میان المر و بوریس را آزمایش کنند و از این داستان ارزش‌های دوستی را به بینندگان نمایش دهند. در طول آن المر یاد می‌گیرد که همیشه نمی‌تواند خودسرانه رفتار کند و بعضی مواقع هم باید اعتماد کند.

این موضوع درواقع از ابتدا انیمیشن نشات می‌گیرد که المر تنها هدفش بازگشت به زندگی راحت گذشته است و نمی‌خواهد با سختی‌ها و چالش‌های موجود مواجه شود. در عوض او با مادرش درگیر می‌شود و همچنین به‌جای اینکه دوستان جدیدی را پیدا کند، تصمیم می‌گیرد تا مشتریان آن‌ها را بدزدد. درست است که بخشی از ماجراجویی المر به جزیره وایلد نجات آن است، اما درواقع این ماجراجویی باعث می‌شود تا المر با واقعیت زندگی هم مواجه شود و آن را بپذیرد.

بدین ترتیب در بخش پایانی انیمیشن المر تصمیم متفاوتی نسبت به بخش اول می‌گیرد و او نشان می‌دهد که درس خود را به‌خوبی یاد گرفته است. در مجموع انیمیشن با روایتی دلنشین و جذابش می‌خواهد که افراد کم سن و سال را جذب کند و در هدف خود هم موفق عمل می‌کند. پس می‌تواند گفت که انیمیشن درنهایت به هدف اصلی خود رسیده است و از این نظر روایت ساده انیمیشن کاملا جواب داده است.

المر و بوریس در آغوش یکدیگر در انیمیشن My Father's Dragon

همچنین در دنیایی که سازندگان انیمیشن علاقه زیادی دارند تا به موضوعاتی بپردازند که جایی برای گفتنش در یک انیمیشن نیست، می‌توان گفت که انیمیشنی مثل انیمیشن My Father's Dragon می‌تواند یک غنیمت هم باشد. بااین‌حال روایت ساده و تقریبا تکراری انیمیشن که البته اقتباسی از یک رمان به همین نام است، باعث شده تا انیمیشن بیشتر برای افراد کم سن و سال جذاب باشد و همچنین افراد بزرگسال خیلی نتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.

البته این موضوع به این معنا نیست که هیچ فرد بزرگسالی نمی‌تواند از تماشا انیمیشن اژدهای پدرم لذت ببرد، اما نکته اینجا است که سادگی بیش از حد انیمیشن در برخی از بخش‌ها یا شوخی‌های آن می‌تواند باعث جذابیت کمتر آن برای گروه‌های دیگر سنی شود. در هر حال نمی‌توان گفت که هدف قرار دادن یک گروه سنی خاص می‌تواند اشتباه باشد، اما انیمیشن اژدهای پدرم درنهایت پتانسیل بالاتری از ارائه یک داستان صرفا ساده را داشته است.

در مقایسه با دیگر انییمیشن‌های کارتون سالون، انیمیشن My Father's Dragon در رتبه پایین‌تری نیز از این نظر قرار می‌گیرد. اگر با انتظار انیمیشنی مثل انیمیشن Wolfwalkers و انیمیشن Song of the Sea یا حتی انیمیشن The Breadwinner که خود نورا توومی کارگردان آن بوده، به سراغ انیمیشن اژدهای پدرم بروید، ممکن است از تماشا آن تا حدی ناامید شوید. در هر حال واقعیت این است که این انیمیشن نتفلیکس در حد و اندازه‌های کارهای قبلی کارتون سالون نیست.

بوریس و المر در حال خوردن میوه در انیمیشن My Father's Dragon

بااین‌حال باز هم انیمیشنی با ارزش تماشا کردن است که حداقل دنیای زیبا و داستان ساده‌اش با روایت دلنشینش می‌تواند باعث شود که تمامی اعضای یک خانواده حداقل برای ۹۰ دقیقه از تماشا آن لذت ببرند. انیمیشن My Father's Dragon یکی از کارهای خوب و قابل قبول سال ۲۰۲۲ است که البته تا حدی از انتظاری که از کارتون سالون داشتیم پایین‌تر است. اما انیمیشن در بخش موسیقی هم عملکرد درخشانی را از خود به‌جای گذاشته است.

احتمالا بخش موسیقی متن یکی از بخش‌های نادیده گرفته شده این انیمیشن است که باعث شده تا لحظات انیمیشن به مراتب جذاب‌تر به تصویر کشیده شود. ازطرفی انیمیشن اژدهای پدرم دارای گروه صداپیشگان خوبی نیز است که جیکوب ترمبلی و گیتن ماتارازو به‌خوبی توانسته‌اند از پس نقش المر و بوریس بر بیایند. انیمیشن اژدهای پدرم درنهایت انیمیشنی جذاب، دلنشین و ساده است که شاید کمی نادیده و دست کم گرفته شده باشد؛ حتی توسط خود نتفلیکس و کارتون سالون.

تأیید تولید دنباله انیمیشن The Sea Beast شبکه نتفلیکس



تأیید تولید دنباله انیمیشن The Sea Beast شبکه نتفلیکس

دنباله مستقیم انیمیشن ماجراجویانه موفق The Sea Beast شبکه‌ آنلاین نتفلیکس مراحل تولید را پشت سر می‌گذارد.

در میان تازه‌ترین اخبار سینما و تلویزیون مطلع شدیم که شبکه نتفلیکس به تولید دنباله انیمیشن The Sea Beast (هیولای دریا) چراغ سبز نشان داده است. قسمت اول این انیمیشن ماجراجویانه در تیر امسال از شبکه‌ی نتفلیکس پخش شد، اما هنوز مشخص نیست چه زمانی می‌توانیم منتظر پخش انیمیشن The Sea Beast 2 باشیم.

کریس ویلیامز، کارگردان انیمیشن Big Hero 6 (شش قهرمان بزرگ) سکان هدایت انیمیشن The Sea Beast را در دست داشت که پس از پخش در نتفلیکس به محبوبیت زیادی دست پیدا کرد. این انیمیشن درعرض ۷۲ ساعت به یکی از پربیننده‌ترین آثار نتفلیکس تبدیل شد و اکنون ویلیامز امیدوار است تا این موفقیت‌ها را با یک دنباله تکرار کند. قسمت دوم انیمیشن هیولای دریا یکی از دو پروژه‌ای است که این کارگردان به موجب قرارداد کلی با نتفلیکس تولید می‌کند.

انیمیشن The Sea Beast

انیمیشن The Sea Beast ماجراهای دختر جوانی با نام میسی برامبل را دنبال می‌کند که پنهانی سوار بر کشتی یک شکارچی هیولای مشهور به نام جیکوب هالند می‌شود. در خلاصه داستان این انیمیشن می‌خوانیم: «در دورانی که جانوران ترسناک در دریاها پرسه می‌زدند، شکارچیان هیولا قهرمان‌های مشهوری بودند که در میان آن‌ها جیکوب هالند از محبوبیت بیشتری برخوردار بود. اما وقتی میسی برامبل پنهانی سوار کشتی مشهورترین شکارچی هیولا می‌شود، اتحادی غیرمنتظره شکل می‌گیرد. آن‌ها با هم سفری حماسی را در دریاهای ناشناخته آغاز می‌کنند و تاریخ‌ساز می‌شوند».

انیمیشن The Sea Beast 2 ماجراهای هالند و برامبل را ادامه خواهد داد؛ زیرا آن‌ها به‌دنبال ماجراجویی‌های هیجان‌انگیز و شکار در دریاهای آزاد هستند. اطلاعات زیادی از داستان و تاریخ پخش قسمت دوم انیمیشن هیولای دریا در دست نیست و طرفدارها باید زمان بیشتری را برای اطلاع از آن‌ها منتظر بمانند. کریس ویلیامز به موجب قرارداد کلی خود با نتفلیکس روی یک اثر فانتزی بدیع نیز کار می‌کند که برای تولید آن به‌شدت از ارباب حلقه‌ها الهام گرفته است.

نقد انیمیشن دنیای عجیب (Strange World) | ماجراجویی دیزنی در دنیای زیر زمینی



نقد انیمیشن دنیای عجیب (Strange World) | ماجراجویی دیزنی در دنیای زیر زمینی

دیزنی با انیمیشن Strange World بینندگان را به دنیای زیر زمین می‌برد و در آن داستانی از سه نسل یک خانواده را ارائه می‌کند.

سال ۲۰۲۱ برای والت دیزنی با انیمیشن Raya and the Last Dragon و انیمیشن Encanto سال بسیار خوبی بوده است و طی سال ۲۰۲۲ انیمیشن Strange World را منتشر کرده است. این انیمیشن اورجینال اکشن و ماجراجویی با الهام از مجلات پالپ یا زرد و داستان‌های مشهور نیمه اول قرن بیستم ساخته شده است. در انیمیشن دنیای عجیب به اعماق یک سرزمین ناشناخته و خطرناک سفر می‌کنیم که موجودات خارق‌العاده در انتظار خانواده افسانه‌ای کلید هستند.

خانواده‌ای از کاوشگران که اختلاف بین آن‌ها تهدیدی برای نابودی آخرین و مهم‌ترین مأموریت آن‌ها است. دان هال که سابقه کارگردانی انیمیشن Big Hero 6 و انیمیشن Raya and the Last Dragon به‌همراه دستیاری کارگردانی انیمیشن Moana را در کارنامه دارد، روی صندلی کارگردانی انیمیشن Strange World نشسته است و عجیب نیست که انتظار بالایی از انیمیشن جدید دیزنی که جیک جیلنهال را برای صداپیشگی شخصیت اصلی در اختیار دارد، داشته باشیم.

شخصیت‌ها انیمیشن Strange World در بالن در سرزمین ناشناخته

انیمیشن دنیای عجیب روی موضوع جالب و نسبتا متفاوتی دست گذاشته است. اگرچه موضوع و داستان فیلم چیز جدید و متفاوتی نیست، اما در سینمای امروز کمتر شاهد گفتن دوباره داستان‌های این چنینی هستیم و دیزنی به نحوی دست به ریسک زده است تا داستان علمی تخیلی را به‌جای داستان‌های رایج انیمیشن‌ها برای مخاطبان روایت کند. بدین ترتیب دیزنی فرصت خوبی برای گفتن یک داستان علمی تخیلی و نسبتا متفاوت با دیگر کارهاش را دارد و تیم پشت آن نیز نوید چنین موضوعی را می‌دهد.

انیمیشن Strange World شروع قدرتمندی دارد که در طول آن شاهد ماجراجویی یگر کلید و سرچر کلید، پسرش هستیم که یگر در تلاش است تا پسرش را شبیه خود کند، اما در مقابل سرچر اهداف دیگری را دنبال می‌کند. در ادامه و جدایی پدر و پسر و کشف بزرگ سرچر که دنیای آوالونیا را برای همیشه تغییر داد، شاهد شروع اتفاقات اصلی انیمیشن پس از چندین سال هستیم که سرچر اکنون صاحب خانواده شده و پدرش نیز همچنان به شهر و خانه بازنگشته است.

بخشی از کلیت داستان انیمیشن Strange World در مورد ماجراجویی خانواده کلید در یک دنیای ناشناخته و خطرناک است که برگرفته از داستان‌های علمی تخیلی عامه پسند در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی است. بااین‌حال تمرکز اصلی داستان روی روابط سه نسل از خانواده کلید است که یگر در تلاش است تا پسرش به یک ماجراجو بزرگ مثل خودش تبدیل شود و در بخش دوم شاهد آن هستیم که سرچر تلاش می‌کند تا پسرش را به یک مزرعه‌دار مثل خودش تبدیل کند.

خانواده کلاید سوار یک موتور در دنیای ناشناخته در انیمیشن Strange World

به‌صورت کلی با داستان جدید و متفاوتی طرف نیستیم و مشخصا هم نباید انتظار یک داستان ساختار شکن را داشت، اما پرداختن به سه نسل مختلف یک خانواده می‌تواند ایده جالبی باشد که البته قبلا مشابه آن را در انیمیشن انکانتو دیده بودیم. برخلاف انیمیشن Encanto که تفاوت‌های معنی داری در داستان و شخصیت پردازی هر شخصیت ایجاد شده بود، در انیمیشن Strange World شاهد چنین موضوعی نیستیم. درواقع اختلاف بین یگر و سرچر تا حد زیادی قابل قبول‌تر از سرچر و ایتن، پسرش است.

مشکل اینجا است که سازندگان انیمیشن تصمیم گرفته‌اند تا به‌جای اینکه اختلافات متفاوتی بین هر گروه از نسل ایجاد کنند، صرفا آن را تکرار کنند و همین تکرار باعث می‌شود تا بخش ایتن از اهمیت کمتری برخوردار باشد. مشکل اینجا است که سازندگان برای بخش ایتن تصمیم گرفته‌اند تا از راه‌های حاشیه‌ای بهره ببرند و آن را مهم جلوه کنند. نکته اینجا است که پرداختن به برخی از مسائل در یک انیمیشن که برای کودکان ساخته می‌شود، کار درست و صحیحی نیست و صرفا نباید برای به‌دست آوردن دل یک گروه کوچک از آن در یک انیمیشن استفاده کرد.

مشخصا هر داستان و موضوعی جای خودش را دارد و متاسفانه دیزنی برای اینکه توسط این گروه‌ها کنسل نشود به سمتی رفته است که باعث می‌شود تا خانواده‌ها تصمیم بگیرند تا برنامه‌های دیگری را برای تماشا فرزندان خود انتخاب کنند و این تصمیم کاملا قابل درک است. حتی عادی جلوه دادن این موضوع در داستان انیمیشن Strange World و شخصیتی که ۲۵ سال خانواده خود را ندیده است نیز موضوع عجیبی می‌تواند باشد و امیدوار هستم که بازگشت باب ایگر باعث تغییراتی در این روند کنونی شود.

سرچر کلید روی سفینه در دنیای زیر زمین در انیمیشن Strange World

حتی اگر نخواهیم خیلی به این مسائل بپردازیم و حتی بگوییم که این موضوع تنها بخش کوچکی از داستان انیمیشن را تشکیل می‌دهد، اما هدف انیمیشن کودکان است و پرداختن به این مسائل در چنین محصولاتی تصمیم اشتباه و نابخشودنی است. در هر حال سازندگان انیمیشن می‌توانستند تمرکز بیشتری روی پرداختن به داستان انیمیشن و عمق روابط بین سه نسل خانواده کلید بپردازند تا اینکه در اواسط آن احساس کنیم که این مشکلات خیلی سطحی به‌نظر می‌رسند و خیلی سطحی هم حل می‌شوند.

انیمیشن دنیای عجیب درنهایت نمی‌تواند از نظر بار احساسی یا داستانی خود را از زیر سایه کارهای پیشین دیزنی مثل انکانتو یا حتی انیمیشن Big Hero 6 که خود دان هال کارگردانی آن را بر عهده داشت، خارج کند و اگرچه نمی‌تواند در بخش بهترین‌های دیزنی قرار بگیرد، اما در مقابل در بخش بدترین‌ها هم نخواهد بود. شاید مشکلاتی که بالاتر به آن اشاره کردم در انیمیشن وجود داشته باشد، اما انیمیشن دنیای عجیب همچنان انیمیشنی سرگرم کننده است که به‌راحتی می‌تواند بیننده خود را سرگرم کند.

صحبت‌های من باعث نمی‌شود که بگویم که انیمیشن دنیای عجیب به‌خاطر برخی از مسائل اثری بد و افتضاح است و نباید یک طرفه به سمتش برویم. بلکه در طول تماشا انیمیشن واقعا لحظات خوب و دلنشینی وجود دارد و انیمیشن لحظه‌ای را تلف نمی‌کند و بیننده را خیلی سریع به دل یک دنیای متفاوت و زیبا می‌برد. البته پلات تویست پایانی انیمیشن بدون شک نقطه مثبت و نسبتا غیر منتظره انیمیشن است که تقریبا پیش‌بینی آن باتوجه‌به روند داستان کمی سخت به‌نظر می‌رسد و این پلات تویست تا حدی نجات‌بخش داستان انیمیشن است.

موجود بامزه آبی رنگ در انیمیشن Strange World

بزرگ‌ترین مشکل انیمیشن بخش داستان و نداشتن عمق زیاد است و در ادامه دنباله‌روی از کلیشه‌های کلی دیزنی و دیگر داستان‌های مشابه است؛ به‌طوری که بیننده می‌تواند هر لحظه داستان به‌جز پلات تویست پایانی آن را پیش‌بینی کند. اما در بخش طراحی انیمیشن یکی از بهترین کارهای دیزنی می‌تواند لقب بگیرد. دنیای انیمیشن طراحی زیبا و جذابی دارد و نمی‌توان از کیفیت بالای تیم سازنده انیمیشن در این بخش بگذریم.

نقطه قوت انیمیشن Strange World درواقع بخش فنی و طراحی آن است و برخی از صحنه‌های انیمیشن تا حد زیادی واقع‌گرایانه و جذاب طراحی شده‌اند. بدون شک بخش انیمیشن‌سازی دیزنی به‌صورت سالیانه پا به پای پیکسار در حال پیشرفت بخش فنی خود است و صد البته آن‌ها هرگز بخش فانتزی کارهای خود را فراموش نمی‌کنند، اما پیشرفت چشمگیری را در انیمیشن دنیای عجیب شاهد هستیم. این پیشرفت باعث شده است تا دنیای انیمیشن تا حد زیادی جذاب و فوق‌العاده به‌نظر برسد و درواقع کمک بسیار زیادی به نتیجه نهایی کار کرده است.

در مقابل دوباره شاهد شخصیت بامزه‌ای هستیم که دنباله‌رو شخصیت‌هایی مثل بیمکس است. این شخصیت آبی‌رنگ از دنیای زیر زمین یکی از بخش‌های مثبت انیمیشن دنیای عجیب می‌تواند لقب بگیرد که البته مورد غیر منتظره‌ای هم نیست و درواقع همیشه در کارهای دیزنی شاهد حضور این چنین شخصیت‌ها هستیم. البته این شخصیت بهترین شخصیت بامزه کارهای دیزنی نیست و زیر سایه مشکلات انیمیشن پتانسیل آن هدر می‌رود، اما باز هم می‌تواند لحظات بامزه‌ای را برای بینندگان خلق کند.

سه نسل از خانواده کلید در انیمیشن Strange World

انیمیشن Strange World بهترین یا بدترین کار دیزنی نیست، اما در بهترین حالت اثری سرگرم کننده است که ارزش تماشا کردن را دارد و درنهایت از کارهایی مثل انیمیشن Frozen 2 بالاتر قرار می‌گیرد. بااین‌حال مسائل حاشیه‌ای می‌تواند باعث شود تا خانواده‌ها علاقه‌ای به این نداشته باشند تا فرزندانشان این انیمیشن را تماشا کنند. انیمیشن دنیای عجیب به‌خوبی کارهای قبلی دان هال مثل انیمیشن Big Hero 6 نیست، اما باز هم اثری قابل قبول از وی است که می‌توانست بسیار بهتر باشد.

نقد انیمیشن عصر اژدها: آمرزش (Dragon Age: Absolution) | فصل اول



نقد انیمیشن عصر اژدها: آمرزش (Dragon Age: Absolution) | فصل اول

انیمیشن Dragon Age: Absolution یک داستان سرقت را در دنیای بازی عصر اژدها به تصویر می‌کشد و طرفداران را آماده بازی Dragon Age: Dreadwolf می‌کند.

طی سال‌های گذشته شاهد افزایش ساخت سریال‌های انیمیشنی بزرگسالانه براساس مجموعه‌ بازی‌های ویدیویی هستیم که در طی آن شاهد نمونه‌های بسیار موفقی مثل انیمه Castlevania، انیمیشن Dota: Dragon's Blood و انیمیشن Arcane تا انیمه Cyberpunk: Edgerunners که امسال منتشر شد بوده‌ایم. به‌صورت کلی نتفلیکس خانه خوبی برای این آثار محسوب می‌شود و حالا مدتی می‌شود که انیمیشن Dragon Age: Absolution از این سرویس استریم پخش شده است.

اتفاقات انیمیشن عصر اژدها: آمرزش پس از حوادث بازی Dragon Age: Inquisition و پیش از حوادث بازی Dragon Age: Dreadwolf جریان دارد که در طول آن گروهی باید آرتیفکت با ارزشی به‌نام Circulum Infinitus که با جادو خون کار می‌کند و اگر دست گروه خطرناکی بیفتد احتمال دارد نتایج غیر قابل جبرانی را بر جا بگذارد، از توینتر امپریوم بدزدند. آیا انیمیشن Dragon Age: Absolution توانسته است به یک اقتباس انیمیشنی بزرگسالانه دیگر برای نتفلیکس تبدیل شود؟

انیمیشن Dragon Age: Absolution

تمرکز انیمیشن عصر اژدها: آمرزش روی میریام است که از برده توینتر فرار کرده است، اما او اکنون باید در یک مأموریت دزدی به خانه خود بازگردد که قبلا تصمیم داشت تا هرگز به آن‌جا برنگردد. در طرف مقابل رزارن و تاسیا را داریم که در تلاش هستند تا قدرت آرتیفکت را کنترل و از آن استفاده کنند. انیمیشن شروع خوبی دارد و وعده یک داستان سرقت جذاب با تویست‌های متعدد در مورد گذشته‌ شخصیت‌ها را می‌دهد، اما با اینکه سرعت اتفاقات انیمیشن بالا است، اما کم کم مشکلات زیادی را شاهد هستیم.

به‌صورت کلی داستان انیمیشن خیلی گستردگی بالایی ندارد و ما قرار است یک دزدی را در توینتر مشاهده کنیم. اما مشکل از جایی آغاز می‌شود که سازندگان تصمیم گرفته‌اند تا به‌جای تمرکز بیشتر روی داستان سرقت یا گذشته میریام، روی روابط عاشقانه شخصیت‌ها تمرکز کند که آن را تبدیل به بخشی عذاب‌آور و خسته کننده می‌کند. درواقع هر زمانی‌که ما در حال لذت بردن از صحنه‌های اکشن و داستان سرقت هستیم، ناگهان شاهد مکالمه عاشقانه دو شخصیت هستیم که ضربه زیادی به داستان و روند اتفاقات انیمیشن زده است.

بخش دیگری که به انیمیشن Dragon Age: Absolution ضربه زیادی است، بخش کمدی و شوخی‌های مکرر و آزار دهنده آن است. اگرچه وجود شوخی در اقتباس‌های انیمیشنی از روی بازی‌های ویدیویی چیز جدیدی نیست، اما در این انیمیشن شاهد بدترین نوع آن هستیم. البته این موضوع می‌تواند نشات گرفته از خود دنیای تاریک و تیره عصر اژدها نیز باشد که برخلاف تصورات ما، شاهد شخصیت‌هایی هستیم که هر لحظه و در هر مکان توانایی شوخی کردن دارند و آن‌ها حتی اگر در آستانه مرگ باشند، باز هم دست از شوخی کردن بر نمی‌دارند.

هیرا در حال استفاده از جادو در انیمیشن Dragon Age: Absolution

مشکل اول این است که شوخی‌ها و صحنه‌های کمدی اکثرا در زمانی بسیار بد در طول انیمیشن استفاده شده‌اند که باعث ضربه زدن به یک صحنه اکشن یا جدی می‌شود. این موضوع باعث می‌شود تا من بیننده ارتباط کمتری با یک شخصیت و گذشته تاریک آن بگیرم و در مقابل احساس کنم که خود سازندگان هم داستان انیمیشن را جدی نگرفته‌اند. مشکل دوم جایی رخ می‌دهد که این شوخی‌ها اکثرا فاقد خلاقیت و نکته جذاب و بامزه‌ای است که حتی به سختی می‌توانیم به آن لبخند بزنیم.

درنهایت این شوخی‌ها باعث می‌شود تا به شخصیت پردازی بیشتر شخصیت‌های گروه ضربه جدی وارد کند و نتوانیم آنطور که باید و شاید با آن‌ها ارتباط برقرار کنیم و این ضربه جبران ناپذیری به انیمیشن است. اگر درنهایت شاهد ارتباط این انیمیشن با اتفاقات بازی Dragon Age: Dreadwolf باشیم، این موضوع حتی می‌تواند نگران‌کننده‌تر هم شود؛ چرا که بخشی از هدف سازندگان افزایش هیجان طرفداران برای قسمت بعدی عصر اژدها بوده است.

از آنجایی که فاصله دو قسمت بازی بسیار زیاد شده است، انیمیشن Dragon Age: Absolution نقش مهمی در افزایش هیجان و انتظار ما برای بازی Dragon Age: Dreadwolf قرار است ایفا کند. بااین‌حال، اگر پس از تماشا انیمیشن آرکین دوست داشتید تا بازی League of Legends را تجربه کند یا پس از پخش انیمه Cyberpunk: Edgerunners شاهد سرازیر شدن بینندگان به سمت تجربه بازی سایبرپانک ۲۰۷۷ بودیم، اما انیمیشن عصر اژدها دقیقا نکته عکس این دو اثر را ایفا کرده است.

رزارن و تاسیا در حال مبارزه با موجودی اهریمنی در انیمیشن Dragon Age: Absolution

این انیمیشن قرار نیست باعث هیجان ما برای بازی بعدی Dragon Age شود یا حتی باعث شود یک فرد ناآشنا بخواهد فردا پایان انیمیشن به سراغ تجربه یک قسمت از بازی عصر اژدها شود. این موضوع شاید در نگاه اول اتفاق مهمی خیلی به‌نظر نرسد، اما وقتی عملکرد موفق آثاری مثل انیمیشن Arcane یا انیمه سایبرپانک: اج‌رانرز را مشاهده می‌کنیم، متوجه می‌شویم که کیفیت و عملکرد موفق یک چنین عصری می‌تواند روی موفقیت و افزایش محبوبیت یک بازی تأثیرگذار باشد.

پس واقعیت این است که نمی‌توان صرفا یک محصول را برای گروهی خاص نامید و این روزها به‌خوبی می‌توانیم تاثیر یک انیمیشن روی موفقیت یک بازی را مشاهده کرد. بدین ترتیب بخشی از هدف چنین اقتباسی کاملا با اشتباهات سازندگان از بین رفته است و این موضوع واقعا ناامید کننده است. عصر اژدها، پتانسیل بالایی داشت تا بتواند نه‌تنها باعث هیجان طرفداران عصر اژدها شود، بلکه افراد جدیدی را هم به دنیای بازی جذب کند.

بااین‌حال انیمیشن در عمل روح بازی Dragon Age را ندارد و اگر اسم عصر اژدها در ابتدا آن قرار نمی‌گرفت، حتی می‌توانستیم آن را یک انیمیشن مستقل هم بدانیم و حتی این می‌توانست باعث موفقیت بیشتر آن نیز شود. در هر حال انیمیشن Dragon Age: Absolution درکنار وفاداری بیشتر می‌توانست داستان مستقل‌تری را هم روایت کند؛ چرا که ما این موضوع را در انیمه Cyberpunk: Edgerunners دیدیم که بدون نیاز به ارتباط کامل به بازی اصلی، شاهد روایت یک داستان مستقل و بسیار جذاب بودیم.

حمله میریام به سمت دشمنان در انیمیشن Dragon Age: Absolution

همچنین اگر داستان انیمیشن عصر اژدها: آمرزش در اصل قرار بود داستان بازی عصر اژدها ۴ باشد و از آنجایی که بایوور نقش کاملی در توسعه انیمیشن نیز داشته است، می‌توان کمی نگران بازی هم شد. درنهایت انیمیشن نمی‌تواند صحنه‌های اکشن خیلی جذابی هم ارائه دهد و آخرین برگ برنده آن هم که اژدها داخل قصر باشد، تبدیل به آخرین میخ به تابوت می‌شود. با اینکه آرت استایل انیمیشن Dragon Age: Absolution شباهت زیادی به انیمیشن Dota: Dragon's Blood دارد، اما طراحی اژدها ظاهرا کاملا سه‌بعدی و متفاوت بوده است.

طراحی اژدها در داخل انیمیشن شباهت زیادی به انیمه Dragon's Dogma دارد و به بدترین و غیر طبیعی‌ترین شکل ممکن به تصویر کشیده شده است و کاملا احساس می‌کنیم که این شخصیت واقعا جایی در انیمیشن ندارد. بااین‌حال انیمیشن Dragon Age: Absolution پتانسیل نسبتا خوبی برای ادامه دادن دارد و اگر فصل دومی در کار باشد، می‌توانیم امیدوار باشیم که سازندگان تا حد زیادی از اشتباهات خود از فصل اول درس گرفته باشند؛ هرچند که تجربه خلاف آن را ثابت کرده است.

در هر حال انیمیشن Dragon Age: Absolution اثری است که می‌تواند برای کمتر از سه ساعت بیننده را سرگرم کند، اما حرف خاصی برای گفتن ندارد و قرار نیست تبدیل به یکی دیگر از اقتباس‌های انیمیشنی موفق از روی بازی‌های ویدیویی تبدیل شود. در هر حال دنیای عصر اژدها پتانسیل بالایی برای ساخت اقتباسی به مراتب بهتر و جذاب‌تر نسبت به این انیمیشن دارد و شاید در آینده شاهد اقتباسی بهتر از انیمیشن Dragon Age: Absolution از این مجموعه باشیم.

توقف ساخت انیمیشن جدید سازنده Klaus توسط نتفلیکس



توقف ساخت انیمیشن جدید سازنده Klaus توسط نتفلیکس

نتفلیکس در اقدامی غیر منتظره تصمیم به کنار گذاشتن ساخت انیمیشن Ember، اثر جدید سازنده انیمیشن Klaus گرفته است.

پس از موفقیت انیمیشن Klaus در سال ۹۸ که سرخیو پابلوس، طراح شخصیت‌ها و داستان انیمیشن Despicable Me وظیفه کارگردانی آن را بر عهده داشت، خیلی عجیب نبود که همکاری نتفلیکس با سازنده این انیمیشن ادامه پیدا کند و حالا در جدیدترین اخبار سینما و تلویزیون، نتفلیکس ساخت انیمیشن جدید سازنده انیمیشن Klaus را متوقف کرده است. ورایتی در خبری غیر منتظره خبر داد که نتفلیکس تصمیم گرفته است تا ساخت انیمیشن Ember را ادامه ندهد.

ورایتی اضافه می‌کند که این توقف ساخت ارتباطی به هزینه‌های تولید ندارد و این تصمیم توسط تیم خلاق نتفلیکس گرفته شده است که درکنار انیمیشن امبر، ساخت آثار دیگری مثل انیمیشن Wings of Fire به کارگردانی ایوا دوورنی را طی سال جاری کنار گذاشته بودند. طبق گزارش‌ها پابلوس همچنان حقوق ساخت انیمیشن Ember را حفظ خواهد کرد و او اکنون می‌تواند شبکه یا ناشر متفاوتی برای انیمیشن جدید خود پیدا کند و گفته می‌شود که انیمیشن امبر همچنان در مراحل تولید باقی خواهد ماند.

سرخیو پابلوس که یکی از انیماتورهای با سابقه صنعت انیمیشن‌سازی است، انیمیشن Klaus را که اولین انیمیشنی بود که کارگردانی آن را بر عهده داشت، با همکاری نتفلیکس تولید کرد و این انیمیشن توانست نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین انیمیشن سال شود. انیمیشن Ember داستانی ماجراجویی و حماسی از جستجوی انسان‌های اولیه برای یافتن آتش از نگاه دیکیکا جوان را دنبال می‌کند. او قرار است برای بازیابی جرقه‌ گرانبهایی که قبلیه‌اش را نجات می‌دهد، مسابقه غیر ممکنی را برای رسیدن به آتشفشانی دوردست آغاز کند.